انقلاب حضور زنان در جامعه را پر رنگ و قانونی کرد/ هدف انقلاب تثبیت خانواده در کنار تعالی زنان است

8 آذر 1398
شبکه ایران زنان؛  

بررسی «دستاوردهای انقلاب در حوزه زنان و خانواده»؛

به بهانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، به بررسی دستاوردهای انقلاب در حوزه زنان و خانواده پرداختیم و مباحثی ازجمله تاثیر انقلاب در حضور پر رنگ زنان در جامعه و مسئولیت آنان درنظام کشور مطرح شد.

خبرگزاری مهر؛
ساناز باقری راد: انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در تاریخ کشور محسوب می شود. انقلابی که موجب تحول نظام کشور و زندگی مردم شد. یکی از رسالت های انقلاب اسلامی رهایی از قدرتهای استعماری و استقلال یافتن در کنار پیشرفت بود. طی سال های بعد از انقلاب، شاهد دستاوردهای بیشماری در حوزه های مختلف بوده ایم.

زنان و خانواده نیز به عنوان یکی از اصلی ترین پایه های نظام کشور، به اهداف و پیشرفت های مطلوبی رسیده اند و وضعیت آن ها با پیش از انقلاب قابل مقایسه نیست. حال به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی، به گفتگو با «کبری خزعلی» عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان در خصوص «دستاوردهای انقلاب در حوزه زنان و خانواده» در خبرگزاری مهر پرداختیم.

در این میزگرد مباحثی ازجمله تاثیر انقلاب در حضور زنان در جامعه، تعالی زن، اعطای حقوق و حمایت از زنان، لایحه تامین امینت زنان در برابر خشونت و طرح افزایش سن ازدواج مطرح شد.

باتوجه به اینکه زنان به عنوان یکی از پایه های انقلاب اسلامی بوده و در شکل گیری آن نقش بسیار موثری داشته اند، انقلاب چه میزان در جهت رشد آن ها تاثیر داشته است؟

در زمینه دستاوردهای انقلاب در حوزه زنان، سیر تحولات زنان و اینکه زنان برای انقلاب چه کردند و انقلاب برای زنان چه کرده، همواره مورد بررسی بوده است. همه می دانیم که زنان یکی از بزرگ ترین اهداف دشمن بوده اند و ما نیز باید در همین سنگر با دشمنان کشور مقابله کنیم. رویه و طریق ما نیز برای مقابله با دشمن، رهنمود های امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است. در نگاه اسلام زن مانند مرد بوده و از یک سرشت است.

اما بر اساس همان سرشت انسانی، همه می دانیم که زنان و مردان تفاوت های ذاتی با یکدیگر دارند. یکی از مهم ترین حقوق زنان مطالبه نکردن حق متفاوت بودن آن ها با مردان است. اگر امروزه بخواهیم زن را در بسیاری از موارد مساوی با مرد بنگریم، بزرگ ترین ظلم را در حق زنان کرده ایم چراکه باعث تحمیل فشارهای زیادی به آن ها شده ایم. فشارهای و مشکلاتی که برخی از آن ها با طبیعت مردان سازگار بوده و با ظرافت ذاتی زن در تضاد است.

اما این تفاوت به معنای عدم حضور زن در جامعه، موثر نبودن و نقش نداشتن وی در اجتماع نیست. بلکه به معنای لزوم حضور موثر زنان در بنیان های کشور است اما جایگاه این حضور میان زن و مرد و نقش آن ها متفاوت است.

یکی از رسالت های انقلاب اسلامی، پررنگ تر کردن نقش و تاثیر زنان در نهاد جامعه بود. زنان در شکل گیری انقلاب نقش بسیار مهمی داشتند و انقلاب نیز این نقش را شرعی و قانونی کرد.

یکی از بخش هایی که پس از انقلاب حضور زنان در آن پررنگ شد، مقررات نظام بود. امام خمینی (ره) نیز همواره خواستار دخالت زنان در مقررات کشور و عرصه های نظریه پردازی، قانون گذاری، ایجاد تغییر و گفتمان سازی بودند.

پس از انقلاب اسلامی زنان همواره در جایگاه ها و عرصه های مختلف جامعه حضور داشته اند و طی سالهای اخیر نیز نقش زنان همواره در حال پررنگ ‌تر شدن است. هرچند که برای حضور بیشتر زنان در جایگاه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره هنوز جای کار داریم.

اما اگر به وضعیت کشورهای دیگر به ویژه کشورهای پیشرفته در این زمینه توجه کنیم، اینگونه نیست. در حال حاضر تعداد زنانی که در کشورهای آفریقایی به مقام نمایندگی یا وزارت رسیده اند، بسیار بیشتر از زنان کشورهای پیشرفته همچون اروپا و آمریکا است. در واقع در این کشورها حضور زنان در مجامع عمومی، سیاسی و بین المللی سهمیه بندی شده و آن ها را محدود کرده‌اند. زنان در کشورهای پیشرفته به اسارت گرفته شده و استعمار باعث نگاه تحقیرآمیز به زنان و سهمیه بندی برای حضور آنها شده است.

این در حالی است که در ایران همواره از دوران پس از انقلاب، زنان در مقام هایی که توان آن را داشته، حضور پیدا کرده اند. چه در مقام نماینده و چه مقام های دیگر که شایستگی آنان احراز شده از حضور زنان استقبال شده است. در دهه اول انقلاب بر اساس مبانی اسلام، رهنمودهای امام و مقابله با استعمار دشمن زنان حضور پررنگی در جامعه داشتند و همواره تشویق به تاثیرگذاری در جامعه می شدند.

آمارهای این سال ها نیز نشان دهنده پیشرفت روز افزون بانوان در کشور است. به طوری که پزشکان عمومی در این مدت ۱۶ برابر، متخصصان ۵۰ برابر و ۱۵۹ قانون ناظر به تعالی و حمایت از زنان وضع شده است.

در سال های پس از انقلاب، همواره وجود مرکزی خاص زنان که به وضعیت آن ها توجه خاص داشته و به سیاست گذاری برای آن ها بپردازد، حس می‌شد؛ درباره نقش و تاثیرات شورای فرهنگی اجتماعی زنان در حوزه زنان و خانواده توضیح می دهید؟

سال ۶۵ رهبر معظم انقلاب خواستار ایجاد مرکزی فراقوه ای برای رسیدگی به مسائل زنان، خانواده و سیاستگذاری و برنامه‌ریزی در این زمینه شدند.

به همین منظور ایجاد مرکزی برای حمایت از زنان و سیاستگذاری‌های جامع و مختص برای آنان، مرکزی ذیل شورای عالی فرهنگی ایجاد شد. این شورا برای سیاست‌گذاری و نظارت بر جایگاه کلان فرهنگی خاص بانوان تشکیل شد.

این شورا به منظور وضع سیاست‌هایی برای پیشرفت روز افزون بانوان در عرصه های مختلف مشارکت زنان در آموزش عالی، پزشکی، تحصیل زنان فعالیت کرده است.

سیاست های فرهنگی برای حضور زنان دراین عرصه، وضع مقرراتی برای بهبود وضعیت ورزش زنان، اوقات فراغت، سلامت، ورزش قهرمانی، اقتصاد و الگوی اجتماعی برای اشتغال زنان از جمله سیاست‌های این شورا بوده است.

طی چند سال اخیر شاهد اجرا نشدن برخی سیاست های شورای عالی انقلاب فرهنگی و مصوبات داخلی بوده ایم، دلیل این امر چیست؟

متاسفانه از سال ۹۲ به بعد این اسناد بالادستی که در دهه اول انقلاب تدوین شده بود اجرا نشد. در دستگاهها به اجرای برنامه های پنجم و ششم توسعه پرداخته شد. ما در کشور اسناد و مصوبات عالی داریم اما متاسفانه این اسناد یا در زمان تصویب دچار تغییر می شود و یا اسناد خارجی جای آن ها را می گیرد.

در واقع توسعه غربی موجب کنار رفتن اسناد بالادستی و جامعی که در دهه های اول انقلاب تدوین شده بود، شد. این در حالیست که در برنامه های توسعه غربی به برابری زن و مرد اشاره می‌کند اما اسناد بالادستی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شده است، به مبانی تعالی زن تاکید دارد.

در حقیقت مجموع و نتیجه اسناد داخلی به تثبیت و حفظ خانواده و در کنار آن حضور زن در جامعه می پردازد. این در حالی است که برنامه های توسعه از جمله برنامه های پنجم و ششم که ماهیتی غربی دارند تنها به حضور یک بعدی زن بدون توجه به نقش آن در کیان خانواده توجه دارد.

این روزها طبق سندهای غربی لفظی با عنوان برابری جنسیتی میان زن و مرد در کشور مطرح می‌شود در حالی که این عنوان می‌تواند هم به زن و مرد و خانواده آسیب وارد کند در حالیست که باید به جای استفاده از عنوان برابری جنسیتی از عدالت جنسیتی استفاده کنیم.

به فرموده امام علی (ع)، عدالت به معنای قرارگیری هرکس در جایگاه خود است.

اما این عنوان برابری جنسیتی همه را با هم یکسان می‌کند در حالیکه عدالت موجب حضور هر شخص در جایگاه خود می شود. بنابراین لازم است به تفاوت های زن و مرد که لازمه عدالت جنسیتی است، توجه کنیم. چرا که زن از لحاظ خلقت ویژگی های خاص خود را دارد که باید حفظ شود.

از سال های پس از انقلاب ما همواره برای حمایت از زنان قوانین و مصوبه های گوناگونی را وضع کرده ایم. تمام کشورها برای حمایت از زنان قوانین خاص خود را دارند و ما نیز راهکارهای متفاوتی را برای زنان ارائه دادیم. ما می گوییم قوانین زنان و حمایت از خانواده باید در کشور اجرا شود اما به محض اینکه این مسائل را می‌کنیم، برخی می گویند هدف شما تنها خانه نشین کردن زن است.

از برنامه سوم توسعه به بعد موضوع برابری جنسیتی در کشور مطرح و مدنظر قرار گرفت که این امر باعث آسیب به کیان خانواده شد. در برنامه چهارم توسعه تفاهمنامه برنامه های آموزشی تحت عنوان گفتمان استعماری مطرح و به عنوان الگویی تحمیلی وارد کشور شد که در برخی حوزه‌ها نیز ضربه هایی به ما وارد کرد.

از سوی دیگر کنوانسیون رفع تبعیض از زنان با مضمون برابری جنسیتی به عنوان بیانیه‌ای به کشور ابلاغ شد و سپس به صورت یک معاهده سنگین درآمد. ما با ۱۲ دستگاه و حوزه علمیه اثبات کردیم که این کنوانسیون ضربه سنگینی به زنان کشور خواهد زد. به همین منظور منشور حقوق و مسئولیت ها را تصویب کردیم که در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان الگو قرار گرفت.

متاسفانه سند ۲۰۳۰ نیز مانند دیگر اسناد غربی، در راستای تغییر فرهنگی جامعه با انقلاب جنسی و ترویج سند تربیتی جنسی به کشور وارد شد. این در حالیست که در خود سازمان ملل نیز عنوان شده که کشورهایی که فرهنگ‌های خاص دارند، باید با الگوهای مراقبتی نسبت به اجرای این سند اقدام کنند در حالی که این مورد در اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور مورد توجه واقع نمی‌شود.

در دوره های دیگر نیز مواردی همچون کنوانسیون حقوق کودک به کشور وارد شد و در حال حاضر نیز مفاد آن در برخی نقاط تدریس می‌شود این در حالیست که ما برای حمایت از حقوق کودکان سند مصوب داریم.

زمانی که سیاست های غربی به کشور وارد می شود متاسفانه با تغییر نام و عنوان آنها، شاهد ادامه اجرایشان در سطح کشور هستیم. به عنوان مثال زمانی که سند تنظیم خانواده و کنترل جمعیت به کشور وارد شد با اعتراضات زیادی روبرو شد اما با تغییر نام و تبدیل آن به «بهداشت باروری» دوباره در کشور اجرا شد.

سیاست ها و برنامه‌های غربی به دنبال از بین بردن خانواده هستند. طبق اولین برنامه توسعه، با برنامه ریزی و تخصیص برای کنترل جمعیت زنان را به فعالیت های دیگر مشغول و آن ها را از خانواده غافل کردند. در واقع با اولویت قرار دادن اشتغال، تحصیل و دیگر فعالیتها خانواده، ازدواج و فرزندآوری را از اولویت های زنان خارج کردند. قوانین ما مخالف حضور، تحصیل و اشتغال زنان در جامعه نیست اما حضور زنان باید در کنار تثبیت خانواده باشد.

سیاست ها و برنامه های توسعه ای تنها در جهت کنترل جمعیت رفته و با پر کردن وقت و اولویت های آن ها با اشتغال و تحصیل، نقش زنان در خانواده و اهمیت آن را به فراموشی سپرده اند. زن باید در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی هماهنگ بوده و در تمامی این ابعاد رشد داشته باشند.

دیدگاه شما درخصوص لایحه تامین امینت زنان در برابر خشونت چیست و آیا وضع آن ضرورتی دارد؟

خشونت علیه زنان امری است که در بسیاری از این دوران های تاریخی دیده شده و هیچ کس منکر آن نیست. بیش از یک دهه است که رهبر معظم انقلاب خشونت علیه زنان را مطرح کردند اما در آن زمان ما برای حمایت از زنان آسیب دیده و مقابله در برابر خشونت علیه آنها ضعف قانونی داشتیم. اما پس از تاکیدات رهبر انقلاب، در راستای پیشگیری از جرم علیه زنان به وضع قانون برای حمایت از آنان و خانواده پرداختیم.

موضوع اصلی درخصوص مقابله با خشونت علیه زنان، برخورد قانونی در کنار فرهنگ سازی است. یعنی باید این فرهنگ را ایجاد کنیم که خشونت نباید علیه زنان خشونت باشد و در جایی که فرهنگ پاسخگو نباشد، باید برخورد قانونی را اجرا کنیم. در همین راستا قانون حمایت از زنان و خانواده به حمایت از این قشر پرداخته است و در واقع ما مواضع قانونی برای حمایت از زنان داریم.

آیا طرح افزایش سن ازدواج ضرورت کنونی جامعه بود؟

در حال حاضر آسیب های مهمی در کشور وجود دارد. تاخیر در ازدواج جوانان، بالا رفتن میانگین سن ازدواج و از سوی دیگر آمارهای طلاق از جمله معضلات مهم جامعه امروز هستند. در حال حاضر ۱۳ میلیون جوان مجرد و ازدواج نکرده در کشور داریم و شاهد افزایش میانگین سن ازدواج هستیم. به همین منظور باید برای رشد ازدواج تلاش کنیم و راههای آن را باز کنیم.

مقصود ما از عدم افزایش سن ازدواج این نیست که جوانان در سنین پایین و زمانی که آمادگی ندارند ازدواج کنند. اما اگر برخی زیر ۱۸ سال آمادگی ازدواج داشته و به خواست خود قصد انجام آن را دارند، نباید مانع آن شویم. چرا که با توجه به وضعیت جامعه باید راه ازدواج برای جوانان باز کنیم و ضرورتی ندارد با وضع قوانینی همچون افزایش سن ازدواج، از تشکیل خانواده میان افرادی که آمادگی لازم را داشته و به ابعاد مختلف بلوغ رسیده اند، ممانعت کنیم.